توضیحات
نولا که تازگیها دنیای پاندورینت را کشف کرده، دوباره وسوسه میشود که برگردد. اما چه روزی هم برمیگردد! روز تولد پادشاه! خیابانها حسابی شلوغ است و او نمیداند ایگور و آندره را چطور پیدا کند. ولی ماجرا به همینجا ختم نمیشود. او و دوستانش متوجه میشوند که سیپرین، پسر آنتون، بار رازی آزاردهنده را به دوش میکشد…